آیا مشغولیت همیشگی یک مکانیسم مقابله ای است؟

به گزارش هولی، همواره مشغول نگه داشتن خود سخت به نظر می رسد. در واقع بسیاری از افراد از بهانه سر شلوغ بودن یا مشغول نگه داشتن خود به عنوان یک مکانیسم مقابله ای و اجتناب از برخورد با احساساتشان استفاده می نمایند. این مساله می تواند به وسواسی تبدیل گردد که بیشتر از یاری باعث آسیب به زندگی و سلامتی می گردد. به همین منظور در این مطلب قصد داریم به آنالیز دلیل استفاده افراد از مشغول نگه داشتن خود به عنوان یک مکانیسم مقابله ای استفاده کنیم.

آیا مشغولیت همیشگی یک مکانیسم مقابله ای است؟

مشغول نگه داشتن خود برای اجتناب از اضطراب یا سایر احساسات ناخوشایند در همه اوقات می تواند بر عزت نفس و خود ارزشی تاثیر بگذارد. هر چقدر که احساس احتیاج بیشتری به مشغول بودن در همه اوقات داشته باشید کوشش بیشتری برای اجتناب از حضور می کنید. گفته می گردد هنگامی که یک فرد از زندگی اش شاد یا راضی نیست بیشتر خودش را مشغول نگه می دارد.

با وجود اینکه احتیاج به همواره مشغول بودن می تواند ذهنمان را از بعضی چیزها دور نگه دارد اما در عین حال می تواند استرس، اضطراب و فشار روانی را افزایش می دهد.

افراد از مشغول نگه داشتن خود به عنوان یک ابزار پرت نماینده حواس از احساسات دردناک استفاده می نمایند. به گفته نیک ویگنال (Nick Wignall) روانشناس، هنگامی که فهرست انجام کارهایتان به صورت همیشگی و پیوسته پر است هیچ فضایی برای نفس کشیدن ندارید و کمتر به احساسات دردناک مزمن فکر می کنید.

بسیاری از افراد از مشغول بودن به عنوان یک مکانیسم مقابله ای برای سال ها استفاده می نمایند. احتیاج به مشغول ماندن همیشگی افراد را از احساسات، افکار و اقدام کردن بر اساس احساسات منفی دور می نماید. البته این مشغول بودن، اضطراب، استرس و خستگی را افزایش می دهد که منجر به فرسودگی شغلی فرد می گردد.

نشانه های استفاده از مشغول نگه داشتن خود برای اجتناب از احساسات

1. تقویم شما همواره پر است

تقویم شما همواره شلوغ و پر است. اگر برای اجتناب از احساسات خودتان را مشغول نگه می دارید ممکن است با مشکل انجام ندادن هیچ کاری روبرو شوید. احتیاج داشتن به پر بودن برنامه احتیاج به انجام کارهای بی معنی را تقویت می نماید.

2. دوست دارید از لحاظ اجتماعی در ارتباط باشید

شما دوست دارید همواره از لحاظ اجتماعی در ارتباط باشید و اشتیاق مداومی به رفتن از یک فعالیت اجتماعی به یک فعالیت دیگر دارید. بعلاوه تنها ماندن و وقت گذراندن با خودتان برایتان سخت است.

این احتیاج به بودن در کنار دیگران از تنهایی در کودکی ریشه می گیرد که برای اجتناب از افسردگی و تنهایی سعی می کنیم خودمان را مشغول نگه داریم.

3. به نظر می رسد نمی توانید آرام باشید

شما همواره در حال فعالیت هستید و اغلب به چیزهای کوچک اطرافتان توجه نمی کنید. شما نمی توانید طعم چای صبحتان، لبخند همسرتان قبل از ترک منزل یا صداهای ترافیک صبحگاهی را به یاد بیاورید. این چیزهای کوچک به سادگی فراموش می شوند و به نظر نمی رسد سرعتتان را برای لذت بردن از همین لحظات کوچک کمتر کنید. این ها نشانه های مشغول نگه داشتن خود برای اجتناب از اضطراب روز هستند.

راه چاره چیست؟

1. این مساله را تائید نموده و بپذیرید

پذیرفتن احتیاج به همواره مشغول بودن به عنوان یک مکانیسم مقابله ای نخستین گام است. تشخیص و تائید احتیاج مشغول بودن برای اجتناب از احساسات برترین روش برای یاری به خود برای برطرف مشکل است. از خودتان این سوال ها را بپرسید: این کار چه سودی برایتان دارد؟ با داشتن یک زمان بندی پر چه احساسی دارید؟ اگر زمان بندیتان را خالی کنید چه احساسی خواهید داشت؟

2. یک زمان شخصی را برای خود در نظر بگیرید

اختصاص دادن زمانی به خود یک روش خوب برای شروع برطرف احتیاج همواره مشغول بودن است. تنهایی می تواند مضر باشد اما داشتن زمان شخصی می تواند به درک احساسات خود و کارهایی که برای تغییر علت استفاده از مشغولیت همیشگی به عنوان مکانیسم مقابله ای یا بهانه باید انجام دهید یاری کند.

3. احتیاج خود را درک کنید

از خودتان بپرسید چرا باید همواره مشغول باشید؟ از چه چیزی در حال اجتناب کردن هستید؟ چرا احتیاج به بی حس کردن خود در برابر احساسات دارید؟ درک این احتیاج می تواند به برطرف احتیاج همیشگی به مشغول ماندن یاری کند.

در صورت احتیاج بعلاوه می توانید با یک فرد متخصص صحبت نموده و حمایت و هدایت صحیحی دریافت کنید. بعلاوه احساسات و دلایل مشغول بودن خود را بهتر درک کنید.

4. سرعت خود را کاهش دهید

اگر چنین احساسی دارید که زمان اضافی زیادی ندارید و متوجه شدید که مشغول نگه داشتن همیشگی را به عنوان یک مکانیسم مقابله ای به کار گرفته اید، یک نفس عمیق بکشید، کمی استراحت کنید، صبر کنید و به چیزهای کوچکی که در اطرافتان وجود دارند توجه کنید.

هر زمان که احساس کردید احتیاج به انجام کاری یا مشغول شدن در شما شدت پیدا کرد سرعت خود را کاهش داده و به خودتان گوش دهید. از خودتان علت مشغول بودنتان را بپرسید.

در ادامه بعلاوه چند نشانه دیگر را هم معرفی نموده ایم:

  • هرگاه شروع به داشتن احساسات می کنید، خود را سخت مشغول کار می کنید.
  • هنگامی که مشغولیت و کار خود را متوقف می کنید احساساتتان به سرعت باز می گردند و باعث ناراحتی یا ناامیدیتان می شوند.
  • دچار احساس خشم، خستگی بیش از حد، عصبانیت یا نگرانی می شوید.
  • زمانی برای مراقبت از خودتان ندارید.
  • متوجه می شوید که دیگران درباره مشغولیت بسیار زیادتان نظر می دهند و از شما می پرسند که آیا با این مساله مسئله ای ندارید؟
  • برنامه شما به صورت کامل پر است و هیچ فضای خالی ای برای کار دیگری ندارید.
  • به علت برنامه فشرده ای که دارید احساس فرسودگی و خستگی بیش از حد دارید.
  • مدت بسیار زیادی است که زمانی را با خودتان سپری ننموده اید.

چرا احساس احتیاج به مشغول بودن همیشگی داریم؟

احساس احتیاج به مشغولیت همیشگی در صورتی به وجود می آید که هنگام بیکار بودن یا هنگامی که سرتان خلوت است احساس اضطراب داشته باشید. مشغول بودن همیشگی بعلاوه یک روش برای اجتناب از احساسات و افکار ناخوشایند شامل مسائل اجتماعی، خانوادگی، مسائل رابطه و جدایی است. باید تشخیص دهید که احساس احتیاج به مشغول بودن از کجا می آید و مشکل را بر اساس آن حل کنید.

آیا مشغولیت همیشگی یک مکانیسم مقابله ای است؟

مشغول بودن یک فرایند پرثمر نیست اما هنگامی که خط بین ثمربخش بودن و مشغول بودن محو گردد ممکن است مشکل به وجود بیاید. هنگامی که احساس می کنید باید مشغول باشید و سرتان شلوغ باشد و این احتیاج سراسر زندگی و روابطتان را فراگرفته است، همین جا نشانه ای از این است که از مشغول بودن به عنوان مکانیسم مقابله ای استفاده می کنید. اگر متوجه شدید که از مشغول بودن به عنوان مکانیسم مقابله ای استفاده می کنید باید در پی یاری گرفتن از درمانگر باشید.

آیا مشغول نگه داشتن خود به برطرف اضطراب یاری می نماید؟

آیا می دانید که بسیاری از نگرانی ها از ترس از اضطراب ناشی می شوند؟ در حالی که همواره مشغول بودن ممکن است به اجتناب از فکر کردن درباره اضطراب خود یاری کند اما همچنان انرژی را تخلیه نموده و باعث مضطرب نگه داشتن فرد بدون هیچ علتی می گردد. خود را مشغول نگه دارید اما برای جلوگیری از داشتن اضطراب سعی کنید فعالیت هایتان ثمربخش باشد.

به فردی که همواره سرش شلوغ است چه می گویند؟

هنگامی که فردی همواره سرش را شلوغ نگه می دارد به او معتاد به کار می گویند. بسیاری از اوقات افرادی که اعتیاد به کار دارند خودشان را با کار مشغول می نمایند تا از احساساتشان اجتناب نمایند، احساس تحت کنترل بودن داشته باشند یا اضطراب را از خودشان دور نمایند. همواره مشغول بودن چیز بدی نیست، اما نباید از آن به عنوان یک مکانیسم مقابله ای یا راه فرار از افکار ناخوشایند بهره ببرید.

در خاتمه

اغلب همواره مشغول بودن به معنای کارآمد بودن و سخت کار کردن برای دستیابی به اهداف و رویاها است. اما استفاده از مشغول بودن برای اجتناب از احساسات یا به عنوان یک مکانیسم مقابله ای می تواند ناسالم و مضر باشد.

منظور این نیست که همواره مشغول بودن چیز بدی است بلکه در شرایط درست می تواند چیز خوبی باشد اما هنگامی که همواره مشغول بودن با زندگی درگیر شده و باعث می گردد از چیزهای کوچک و مهم زندگی نتوانید لذت ببرید به یک مساله ناسالم تبدیل می گردد.

بنابراین سرعت خود را کاهش داده، کمی توقف کنید و نفس عمیق بکشید. در صورتی که احساس می کنید احتیاج دارید همواره مشغول باشید و این احتیاج در حال آسیب زدن به روابطتان با خودتان و اطرافیانتان است، با یک فرد متخصص در این باره صحبت کنید. از او یاری خواسته و استراتژی مقابله ای خود را از مشغول بودن به چیز سالم تر و مفیدتری تغییر دهید.

این مطلب فقط جنبه آموزش و اطلاع رسانی دارد. پیش از استفاده از توصیه های این مطلب حتما با یک متخصص مشورت کنید. برای اطلاعات بیشتر بیانیه برطرف مسؤولیت خبرنگاران مگ را بخوانید.

منابع: Calm Sage, PsychCentral

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 29 مهر 1401 بروزرسانی: 29 مهر 1401 گردآورنده: huli.ir شناسه مطلب: 2171

به "آیا مشغولیت همیشگی یک مکانیسم مقابله ای است؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آیا مشغولیت همیشگی یک مکانیسم مقابله ای است؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید